همه ما، یه فلسفه از زندگی مون داریم. نه اینکه نشسته باشیم و چندین سال وقت گذاشته باشیم براش! نه (البته خودم گذاشتم 🙂 ) صرفا یه دیدی از زندگی پیدا کردیم و زندگی رو یه جوری معنا میکنیم. مثلا خیلیا به شانس اعتقاد دارند و میگن که شانس یکی از دلایل موفقیته! حالا جالبه که اعتقاد دارن خدا عادل هم هست! یعنی به شانس باور داشته باشی و بگی خدا عادله؟!
این فلسفه زندگی، این نگاه به زندگی، همین لحاظات عمر ما رو میسازه 🙂
ما تعیین میکنیم تو هراتفاقی که واسمون میوفته، چه برخوردی بکنیم و چه نتیجه ای بدست بیاریم. خیلی خیلی مسئله مهمیه شاید 1 سال وقت مون رو بگیره شاید 1 سال نیاز باشه تا به درگیری های ذهنی الان مون پاسخ بدیم، اما وقتی که جواب این پاسخ ها رو پیدا میکنیم، یه اتفاق خوبی میوفته یه حس بهتری داریم و بهتر زندگی میکنیم. حداقل بهتر از قبل!
در مورد مرگ ، اینکه اصلا چرا انسان افریده شده؟ ، اصلا کجا داریم زندگی میکنیم ؟ مهمتر از همه اینکه، انسان کیه؟ چیه؟
نمیدونم واقعا نمیفهمم که چجوری میشه بعضیامون خیلی راحت نسبت به این سوالات، بی توجهیم! البته میشه گفت که عادت کردیم به تغییر نکردن! اما اینها سوالاتی هستن که بنظرم هرکدوم از ما حداقل برا 1 ساعت هم که شده، روش فکر کنیم.
فاز نصیحت ندارم 🙂 صرفا خواستم دیدگاهی که دارم رو بهتون بگم اینکه بنظرم دنبال جواب برای چالش ها و سوال های توی ذهن مون باشیم.